معادن در جهان جدیدکووید-۱۹

اقتصاد جهانی همواره با فراز و فرودهای متعددی مواجه بوده است که انتظار می‌رود بر پایه‌ی تجربیات گذار از این شوک‌های اقتصادی، اکنون که جهان با شوک اقتصادی ناشی از گسترش ویروس کرونا مواجه شده‌ است، ترسیم فضای آینده به مراتب واقعی‌تر و سیاست‌گذاری‌ها اصولی‌تر شکل گیرد. در حقیقت با تکیه بر نقاط مشترک هر افول در بخش‌های مختلف اقتصادی کشور، می‌توان آینده هر صنعت را روشن‌تر ترسیم نمود. به طور مثال رکود بخش معدن معمولاً به دلیل کاهش تقاضا است. هنگامی که رشد اقتصادی کند می‌شود، فعالیت عمومی صنعتی کاهش می‌یابد و این باعث می‌شود که تقاضا برای محصولات معدنی کند شود و منجر به کاهش قیمت‌ها ‌شود. به عنوان مثال، به دنبال بحران مالی جهانی ۸-۲۰۰۷، قیمت فلزات به طرز چشمگیری کاهش یافت. به عبارتی وقتی بحران مالی جهانی از ایالات متحده به سایر نقاط جهان سرایت کرد، تقاضا کاهش یافت و قیمت فلزات در پاسخ کاهش پیدا کرد.
بنابراین در مواجهه با بلاتکلیفی امروز، می توانیم به رویدادهای تاریخی نگاهی بیاندازیم تا بررسی کنیم چگونه تجزیه و تحلیل دوره‌های بحران گذشته می‌تواند به ما در درک پیامدهای بیماری همه‌گیر کووید-۱۹کمک کند. در طول ۴۰ سال گذشته، بخش معدن شش مرتبه با شوک‌های قابل توجهی مواجه گردیده است که اولین، شوک نفتی دهه ۱۹۸۰ و جدیدترین آن بحران قیمت کالا در سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ بوده است.

نمودار ۱: شاخص قیمت فلزات و مواد معدنی بانک جهانی (Jan 1980-2020) و شش شوک قیمتی در ۴ دهه گذشته-بانک جهانی

دوره‌های بحران گذشته
تجزیه و تحلیل بحران‌های اساسی در دهه‌های اخیر در بخش معدن نشان می‌دهد که هر یک از آنها الگوی قابل مقایسه‌ای را دنبال کرده‌اند. مکنزی در گزارشی(July 24, 2020)، با نگاهی به قیمت کالاها و پویایی عرضه و تقاضا، هر رویداد را به چهار مرحله مجزا از هم تفکیک کرده است که هر مرحله بسته به نوع رویداد خاص تاریخی، مدت و میزان متفاوتی دارد. هر بحران طی دوره‌ای از شوک قیمت و به دنبال آن شوک تقاضا، تعادل عرضه و تقاضا و در نهایت بهبود تقاضا و حالت عادی بعدی تقسیم می‌شود.
فاز یک: شوک قیمت. مرحله اول که فقط چند هفته یا چند ماه به طول انجامید.
در بین بحران‌های مالی، بیشترین قیمت کالاها در بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ سقوط کرد، به طوری که سنگ آهن ۱۵ درصد، مس ۲۶ درصد و آلومینیوم ۳۵ درصد کاهش یافت. به طور معمول طلا در این مرحله متفاوت از سایر کالاها است، زیرا سرمایه‌گذاران از آن به عنوان یک پرچمدار امن استفاده می‌کنند. تاجاییکه در سال ۲۰۰۹ ، طلا ۱۲ درصد نسبت به دوره بحران افزایش یافت.
فاز دوم: شوک تقاضا (سه ماه تا دو سال). در مرحله دوم، تقاضای بخش استفاده نهایی کاهش می‌یابد که به نوبه خود منجر به برخی از اصلاحات جزئی قیمت می‌شود.
فاز سوم: تعادل عرضه و تقاضای جدید (یک تا سه سال). در این مرحله تولیدکنندگان در حال پاسخگویی به پویایی‌های عرضه و تقاضای جدید، اغلب در سطوح پایین تر از آنچه قبلاً دیده می‌شد، هستند. تغییرات بازار از دو مرحله اول بر جریان تجارت تأثیر می‌گذارد، که می تواند منجر به اختلاف قیمت در سطح کشورها شود زیرا بسته‌های حمایتی و محرک دولت‌ها، پاسخ‌های بخش نهایی را تغییر می‌دهد.
مرحله چهارم: بهبود تقاضا و حالت عادی بعدی (یک تا پنج سال). مرحله آخر، که ممکن است یک سال پس از شوک اولیه حاصل شود و بین یک تا پنج سال به طول انجامد. با رشد اقتصادی جهانی و افزایش تقاضا، و شروع کمبودها، قیمت‌ها دوباره رشد می‌کنند و در پاسخ به تغییر الگوهای تقاضا (افزایش تقاضا)، سرمایه گذاری‌های جدید شکل می‌گیرد.

بحران فعلی
در بحران کووید-۱۹، فاز یک را دیدیم و در حال حاضر مراحل دو و سه را تجربه می‌کنیم. ما برای بسیاری از کالاها شاهدکاهش قیمت هستیم ، اما برخی از برندگان مانند طلا و اورانیوم را نیز با افزایش قیمت همراه هستند. در بحران اخیر، دامنه افت قیمت در بین کالاهای اصلی ۵ تا ۲۵ درصد بود. به عنوان مثال ، زغال سنگ متالورژی ۲۱ درصد و زغال سنگ حرارتی ۲۳ درصد با کاهش قیمت مواجه شدند، در حالی که طلا ۱۹ درصد و سنگ آهن ۱۸ درصد رشد قیمت را به خود دید. همچنین ارزش پول در کشورهای مهم معدنی در ابتدا با ۱۰ تا ۳۰ درصد کاهش مواجه گشت که نتیجه‌ی آن، رقابت در معدنکاری با هزینه‌های گزاف‌تر بود.

نمودار۲: درصد تغییرات قیمت کامودیتی‌ها از (Jan 1- July 14, 2020)- مکنزی July 24, 2020
(غالباً قیمت کامودیتی‌ها به جز طلا، مس و سنگ‌آهن با افت ارزش پول، سقوط کرده است.)

دوره‌های بحران تاریخی نشان می‌دهد که تأثیر تقاضای کالاها به قیمت، براساس نوع کالاها متفاوت است و بستگی به میزان استفاده نهایی دارد. به عبارتی انتظار می رود با کاهش تولید ناخالص داخلی تقاضا برای فلزاتی که عمدتاً از کاربردهای نهایی صنعتی (مانند آلومینیوم ، نیکل و روی) برخوردار هستند کاهش یابد درحالیکه تقاضا در موارد استثنا (مانند طلا) ، با کاربردهای جدید در صنعت (مانند مس)، یا با استفاده نهایی دیگر (مانند پتاس در تولید محصولات کشاورزی) از وضعیت انعطاف‌پذیرتری نسبت به قیمت برخوردار باشند. سنگ‌آهن و متالورژی و زغال سنگ حرارتی احتمالاً با توجه به سطح پایین فعالیت اقتصادی، با تقاضای کم‌تری مواجه خواهند شد.
همانطور که پیش‌تر اشاره گردید، بحران کنونی تفاوت‌هایی با سایر بحران‌های اقتصادی این بخش دارد که یکی از این تفاوت‌ها، وضعیت عرضه است. از آنجا که همه‌گیر کووید-۱۹در جغرافیاها و کشورها در زمان‌های مختلف روی داده است، تصحیح سریع عرضه در کالا به شدت متفاوت است. به‌طوریکه برخی از کشورها (مانند استرالیا) تأثیر محدودی را مشاهده کرده‌اند، اما برخی دیگر (مانند آفریقای جنوبی) شاهد اقدامات مهار شدید بوده‌اند. تأثیر کلی بر روی هر کالا متفاوت است. نمونه بارز آن اورانیوم است: تقریباً ۵۰ درصد از عرضه جهانی در May سال ۲۰۲۰ متوقف شد زیرا قزاقستان تولید خود را متوقف کرده است. بنابراین هرچند در برخی از کشورها مانند پرو، عملیات معدنکاری به عنوان بخشی از تلاش‌های دولت برای کنترل همه‌گیر به شدت محدود گردیده است و شیوع این بیماری در برخی سایت‌های معدنی باعث تعطیلی و توقف موقت عملیات معدنکاری شده است اما از آنجاکه اختلالات مربوط به بحران کووید-۱۹ بعنوان بخشی از ماهیت بخش معدن مطرح نبوده، بنابراین روند عرضه در طول سال ادامه خواهد یافت. لذا درحالیکه بحران کنونی ناشی از گسترش ویروس کرونا، با کند شدن فعالیت اقتصادی، تقاضا برای محصولات معدنی را کاهش داده است ، اما برای اولین بار کاهش تقاضا با کاهش قابل توجه طرف عرضه همراه نبوده است. حتی اگر تقاضا برای بسیاری از کالاها کاهش یابد، در برخی موارد ممکن است عرضه آن محصول سریعتر سقوط کنند. این بدان معنی است که قیمت‌های فلز در واقع می‌توانند در طی این رکود اقتصادی بالا روند.
به طور مثال اورانیوم که ماده اصلی ایستگاه‌های هسته‌ای است. از آنجا که ترس از کمبود عرضه بوجود آمده، قیمت اورانیوم در ماه آوریل ۲۰ درصد افزایش یافته است. طبق گزارش روزنامه فایننشال تایمز ، کرونا ویروس حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از تولید جهانی اورانیوم را تحت تأثیر قرار داده است، از جمله بسته شدن یک ماهه بزرگترین معدن اورانیوم جهان در شمال ساسکاچوان در کانادا.
قیمت طلا به سمت بالا حرکت می‌کند
موضوع دیگر ناشی از بحران، اختلاف فزاینده بین روند قیمت فلزات گران‌بها و فلزات صنعتی است.
اقتصاد جهانی در یک وضعیت ضعیف، وارد رکود فعلی شده است. بیشتر دولت‌ها اندوخته وجه نقدی ندارند و به شدت بدهکار هستند. لذا تریلیون‌ها دلار از طریق سیاست‌های پولی غیر متعارف مانند چاپ پول تأمین می‌شود که این افزایش عرضه پول باعث می‌شود پول رایج کشورها از ارزش کمتری برخوردار شوند و سرمایه‌گذاران را به سمت خرید فلزات گران‌بها به عنوان راهی برای ذخیره ارزش سوق دهد. افزایش قیمت طلا در طی سال گذشته گواهی بر این مدعا است به طوریکه قیمت هر انس طلا از حدود ۱۳۰۰ دلار در سال گذشته به حدود ۱۹۰۰ دلار و بالاتر در هر اونس رسیده است.
آخرین موضوعی که این بحران اقتصادی را توصیف خواهد کرد، اهمیت فلزات بحرانی (critical metals) است. حتی قبل از سال ۲۰۲۰، فلزات بحرانی مانند کبالت ، لیتیوم ، نئودیمیوم و نیکل به دلیل عدم اطمینان در مورد عرضه مطمئن آنها برای فناوری و صنایع انرژی تجدیدپذیر، نگرانی‌هایی را افزایش می‌دادند. سایر مواد، به ویژه کبالت و عناصر نادر خاکی به ندرت مورد معامله و تسلط شرکت های چینی قرار می گیرند. که به احتمال زیاد ایالات متحده و شرکت‌هایی مانند اپل و تسلا با سرمایه‌گذاری مستقیم در فرآوری و استخراج معادن، عرضه خود را تأمین خواهند کرد. این روند برای تأمین امنیت فلزات بحرانی قبل از همه گیری وجود داشته و در صورت بروز هرگونه نگرانی، در طول همه گیری به دلیل نگرانی در مورد اختلال در عرضه، سرعت می یابد.
همانطور که اشاره گردید، همه رکودهای بخش معدن دارای برخی شباهت‌ها هستند، اما بحران کنونی با سایر بحران‌های این بخش، یک وجه تمایز اصلی دارد چراکه گروهی از معادن به فعالیت خود ادامه داده و گروهی از معادن قربانی رکود اقتصادی، بسته شدن معادن به دلیل شیوع ویروس، از دست دادن اشتغال و درآمد دولت گردیدند. بنابراین نکته اصلی درک این مسئله است که چگونه صنعت معدن به این تغییرات پاسخ خواهد داد. بخش معدن باید خلاقانه در مورد چگونگی پاسخگویی بهتر برای ایجاد آینده‌ای جدید که بتواند از رشد پایدار در قرن بیست و یکم پشتیبانی کند، بیاندیشد. به طور مثال برخی شرکت‌ها به دنبال به دست آوردن معادن فلزات بحرانی هستند و یا برخی با در نظر گرفتن ماندگاری این بیماری بر معیارهایی از جمله اتوماسیون، حفاری با کنترل از راه دور و … تمرکز خواهند کرد. مسئله مهم آن است که ما در مرحله دوم و سوم این دور تاریخی هستیم و حال وقت عرضه‌کنندگان است تا با تعیین یک استراتژی کسب و کار، به تقاضای بازار و وضعیت به‌صرفه قیمت مواد معدنی پاسخ دهند تا با گذار از این مرحله، قادر باشند مجدد طعم رشد را در این بخش تجربه کنند.

علی خطیبی، مدیرعامل شرکت راه سازی و معدنی مبین

دیدگاه ها (0)
افزودن دیدگاه