در گفت و گوی «معدن 24» با امیر شمشکی؛ کارشناس آب شناسی بررسی شد
هزینه ها و چالش های انتقال آب خلیج فارس به صنایع معدنی کرمان و یزد
معدن ۲۴-سه شرکت و مجتمع معدنی و صنعتی عظیم «گُل گُهر» سیرجان، «مس سرچشمه» رفسنجان و «چادرملو» یزد، با تاسیس «شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس»، تصمیم گرفته اند ۳۵۰ میلیون متر مکعب آب شیرین سازی شده از خلیج فارس و در محدوده غرب بندر عباس را به استان های کرمان و یزد انتقال بدهند.
در گفت و گوی اختصاصی «معدن ۲۴» با دکتر امیر شمشکی، مزایای استفاده از شیرین سازی آب دریا و رساندن آن به مصارف صنعتی، شهری و کشاورزی، چالش های احتمالی این پروژه و همچنین هزینه تمام شده هر متر مکعب آب انتقالی بررسی شد.
دکتر شمشکی، کارشناس آب شناسی و پژوهشگر مخاطرات زمین شناسی و زیست محیطی است.
پروژه انتقال آب از خلیج فارس به سه مجتمع معدنی و صنعتی کشور از سال ۱۳۹۲ شروع شده و با تکمیل ۳ فاز آن ۳۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال شیرین سازی شده و انتقال داده می شود. البته اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر این که روزانه حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب در کل دنیا شرین سازی می شود.
در منطقه خلیج فارس هم، کشورهای عربی روزانه ۲۲ میلیون متر مکعب آب شیرین سازی می کنند.
جدا از پروژه های کوچکی که ایران در جایی مثل جزیره کیش انجام داده، این که بخواهیم در حجم بزرگی شیرین سازی آب را انجام بدهیم آیا چنین کاری باید زودتر انجام می شد و کار مفیدی است؟
-با توجه به تغییراتی که از لحاظ منابع آب در چند دهه گذشته اتفاق افتاده، کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله ایران، بخش عمده ای از ذخایر آب را از دست داده اند. از این نظر، شیرین سازی آب، اجتناب ناپذیر است و شاید یکی از مناسب ترین روش ها، همین روش های شیرین سازی است.
با توجه به این که ما ساحل های عمده ای در جنوب و شمال کشور داریم از خیلی از پتانسیل ها استفاده نشده و چنین کاری می تواند مطلوب باشد. البته اگر چنین پروژه هایی به صورت علمی و برنامه ریزی شده انجام شود.
کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی که جمعیت بیش تری نسبت به سایر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس دارند و در حوزه شیرین سازی آب، بیش از کشورهای دیگر اقدام کرده اند.
تجربه این نوع کشورها را در این زمینه چگونه ارزیابی می کنید؟
-کشور عربستان در سال های گذشته، مقدار زیادی آب های فسیلی با کیفیت مناسب استخراج کرد و بخشی از آب مورد نیاز کشاورزی را تامین کرد. البته این نوع آب تجدیدپذیر نبوده و روزی به پایان می رسد. هر چند که بخش عمده از آن را هم مصرف کرده است.
شاید نتوانیم وضعیت عربستان را با کشورهای دیگر منطقه یکسان بدانیم. چون عربستان به منابعی دسترسی دارد که امارات و قطر ندارند.
استفاده ای که کشورهای حوزه خلیج فارس از آب شیرین سازی شده می کنند، عمدتاً در حوزه شُرب است و یک مقدار هم مصارف صنعتی دارند. معمولاً تصفیه آب، هزینه بالایی دارد و شوری زدایی یا شیرین سازی، انرژی زیادی را مصرف می کند.
شیرین سازی آب برای مصرف در برخی صنایع به صرفه است و صنایعی که بازدهی اقتصادی داشته باشد قطعاً این رقم به صرفه خواهد بود. هر چقدر هم، یک کشور منابع انرژی ارزان قیمت تری در دسترس داشته باشد هزینه تمام شده شیرین سازی، کمتر خواهد بود.
برای مثال، ایران منابع گازی گسترده ای دارد و این منابع در قسمت جنوب کشور متمرکز است. کشور ما می تواند از این منابع برای تامین برق و انرژی مورد نیاز تصفیه آب استفاده کند و استفاده از چنین منبعی به صرفه تر از نفت است.
کشورهایی مثل عربستان هم، منابع انرژی ارزان و در دسترسی داشته اند که برای تصفیه آب، یک مقدار هزینه بهره برداری بالاتری دارد ولی با این حال، شیرین سازی آب را به صرفه اقتصادی رسانده اند.
برآورد شده بود پروژه انتقال آب از خلیج فارس به استان های کرمان و یزد، در حد ۶ هزار میلیارد تومان هزینه داشته باشد و ۴ هزار میلیارد را این سه شرکت و ۲ هزار میلیارد را بانک ها تامین مالی کنند.
این پروژه به موقع اجرایی نشده و الان رقم نهایی ۱۱ هزار میلیارد تومان مطرح است. آیا چنین هزینه هایی برای شرکت های گل گهر، مس سرچشمه و صنایع فولادی یزد و شرکت چادرملو رقم زیادی نیست و برای این شرکت ها می صرفد؟
-ما باید ببینیم وضعیت سوددهی این شرکت ها چگونه است و دقیقاً هزینه آب چقدر است. من از جزئیات اقتصادی این پروژه خبر ندارم ولی با محاسباتی که انجام داده اند حتماً برای این شرکت ها می صرفد. چیزی حدود ۱.۵ متر مکعب بر ثانیه، کُل حجم آبی است که می خواهند منتقل کنند
این پروژه سه خط لوله دارد که خط لوله فاز اول دارای دبی آب ۱.۵ متر مکعب است. تجربه فاز اول و مشکلات محیط زیستی احتمالی بررسی می شود و بعد فاز دوم و سوم، اجرایی می شود.
-حجم آب که حجم خیلی بالایی نیست و شاید فقط برای خلیج فارس و دریا، مشکل ایجاد شود. اگر این آب بخواهد به یزد برسد حداقل باید ۷۰۰ کیلومتر، آب به سمت بالای کشور پمپاژ شود.
محاسبه این که در این پروژه، چقدر انرژی و برق مصرف می شود و شیرین سازی و انتقال آب، می صرفد یا نه، الان نمی توانم اظهار نظر کنم و باید اطلاعات ریز آن را در اختیار داشته باشم.
در بعضی شرایط مجبور هستند که این آب را تامین کنند. البته موضوع عدم توجه به مکان یابی های اولیه در پروژه ها هم قابل طرح است. برای مثال، برخی نیروگاه های برق، برای خنک شدن به آب زیادی نیاز دارند ولی از آب شیرین سفره های زیر زمینی استفاده کرده و آنها را هدر می دهند.
ما می بینیم در مناطق مرکزی و فلات مرکزی ایران که گرم و خشک هستند صنایعی احداث شده اند که مشکلاتی ایجاد شده. شاید یک زمان به رودخانه های آن منطقه دل بسته بودند ولی با تغییراتی که صورت گرفته و بخشی از آنها طبیعی و بخشی هم ناشی از فعالیت های تخریبی انسان ها است، الان آن آب ها را نداریم.
وقتی در چنین مناطقی سرمایه گذاری انجام می شود، شاید هزینه های شیرین سازی و انتقال آب، اجتناب ناپذیر می شود و این هزینه های را منتقبل می شوند و آب را انتقال می دهند.
اگر صنایع هم به مناطق ساحلی منتقل شود مشکلی مثل آلودگی شدید عسلویه پیش می آید.
-صنایع هم آلودگی های مختلفی دارند. بخشی از این آب، برای کار خنک کنندگی است و خنک کنندگی، فقط هدر دادن آب است. در خنک کردن، می توان از آبی که کیفیت کمتری دارد، استفاده کرد ولی پساب های معادن و صنایع تبدیلی هم مطرح است.
البته نظر من این نیست که همه صنایع به کنار دریا منتقل شوند و در آنجا تمرکز اتفاق بیفتد، اما می توانستند در جای بهتری مکان یابی شوند. در آن صورت، اگر قرار بود آب دریا به آنجا منتقل شود، با این فاصله نبود که تامین آب آنها هزینه زیادی را به وجود بیاورد.
کارخانجات مس سرچشمه رفسنجان و چادرملو در کنار معادن مس و سنگ آهن تاسیس شده و زنجیره تولید را تکمیل کرده اند یعنی کارخانه در نزدیکی معادن مس و سنگ آهن تاسیس شده اند.
-ما برای تولید محصولی به اسم سیمان، به چند نوع ماده معدنی نیاز داریم و کارخانه سیمان در جایی مکان یابی می شود که این چند ماده اولیه در کنار همدیگر باشند. در این زمینه عوامل اقتصاد مهندسی نقش دارد و باید سبک و سنگین شود.
در شرایط عادی، کارخانه باید در نزدیکی معدن باشد ولی ما صنایعی تاسیس کرده ایم که مصارف شدید آب دارند و در مناطق خشک استقرار داده شده اند. اگر این صنایع، آب نداشته باشند از کار می افتند و بدون آب نمی توانند هیچکدام از آنها نمی توانند به فعالیت خودشان ادامه بدهند.
یک راهکار این است که کارخانه، در نزدیکی معدن تاسیس نشود و مواد اولیه معدنی به کارخانه انتقال داده شود.
در فاز اول این پروژه، حدود ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال انتقال داده می شود و تاسیسات آب شیرین کُنی در ۳۷ کیلومتری بندرعباس تاسیس شده. آب مورد نیاز از محدوده و باریکه بین بندرعباس و جزیره های «هرمز» و «قشم» برداشت می شود که جریان آزاد آب را ندارد.
به نظر جنابعالی، برداشت آب از این باریکه چقدر درست است و آیا می شود تامین آب لوله های فازهای دو و سوم را از شرق بندرعباس انتخاب کرد که به اقیانوس هند هم وصل است و از طرفی پساب شیرین سازی آب، کمتر وارد محدوده آب قشم و بندرعباس شود؟
-من اطلاعات ریز این پروژه را ندارم و دست اندرکار آن هم نیستم که اطلاعات دقیقی داشته باشم ولی آبی که برداشت می شود از منطقه غرب بندرعباس است. بر اساس اطلاعاتی که من درباره آنجا دارم، عمق آب در آنجا کم است و آنجا شاید یکی از کم عمق ترین جاهای خلیج فارس باشد.
آب خلیج فارس، در آن منطقه خیلی چرخش ندارد. به هر حال، بعد از شیرین سازی آب، شوری و نمک باید دوباره به دریا برگردانده شود. ممکن است آن منطقه دقیقا عمق لازم را نداشته باشد و شوری آب بالا رفته و حیات جانوری و گیاهی آنجا در معرض آسیب قرار بگیرد.
شما شخصاً اطلاعاتی درباره وضعیت آنجا دارید؟
-من برای کارهای دیگری به بندرعباس رفته و شاهد بودم که حجم عمده ای از فاضلاب، در نزدیکی همان ناحیه وارد خلیج فارس می شود. یکی از مناطقی که آلودگی دارد منطقه بندرعباس است.
در این پروژه، منطقه غرب بندرعباس را برای شیرین سازی آب انتخاب کرده اند و اگر الان بخواهند آن را تغییر بدهند هزینه گزافی را تحمیل کرده و محاسبات فنی هم به هم می ریزد.
البته سازمان زمین شناسی (وابسته به وزارت صنعت و معدن)، کیفیت شیمیایی و خصوصیات فیزیکی آب پهنه های آبی خلیج فارس و دریای عمان را بررسی کرده، آنالیزهای لازم در این زمینه انجام شده و نقشه های خیلی خوبی هم تهیه شده است.
در همان منطقه استان هرمزگان، گسل هایی وجود دارد و آب گسل ها که آب شیرین است وارد خلیج فارس می شود. استفاده از این آب شیرین می توانست هزینه های این پروژه را کاهش بدهد.
آبی که در غرب بندرعباس تصفیه می شود، بعد از ۳۰۳ کیلومتر به مجتمع سنگ آهن گل گهر سیرجان در کرمان می رسد. پس از ۱۵۰ کیلومتر هم به مجتمع مس سرچشمه رفسنجان می رسد.
مرحله بعدی از مس سرچشمه تا صنایع فولادی اردکان یزد است که ۳۶۰ کیلومتر فاصله دارد و یک انشعاب هم آب را به صنایع معدنی و صنعتی چادرملو می برد که ۱۵۰ کیلومتر از اردکان فاصله دارد.
در میانه راه، قرار است به صدها روستا آی شرین داده شود و بعد هم آب به شهر رفسنجان داده می شود. آیا خانوارها می توانند هزینه آب شیرین شده را بپردازند یا دولت باید به نوعی سوبسید و یارانه بدهد؟
-بر اساس اطلاعاتی که ما داریم، شیرین سازی و انتقال آن، هزینه بالایی دارد. آن هزینه آب، به مراتب خیلی بالاتر از این چیزی است که الان از منابع آب زیرزمینی و رودخانه ها تامین می شود. به خاطر این که هزینه خیلی بالایی می برد، قطعاً باید سوبسید چشمگیری برای خرید این آب در نظر گرفته شود.
این موضوع مطرح شده بود که با این انتقال آب، سه استان هرمزگان، کرمان و یزد، دارای منابع پایدار آبی می شوند. آیا با این مقدار آب، چنین هدفی ممکن است و شما به پایدار بودن آب باور دارید؟
-حقیقتاً خیر و حتی برخی دوستان خلط مطلب کرده و موضوع کشاورزی را مطرح می کنند. با این نوع صحبت ها، این تداعی برای مردم و مسئولان ایجاد می شود که آب زیادی خواهیم داشت.
در چنین پروژه هایی، باید مخاطرات زمین شناسی هم مطرح شود. در برخورد با چنین پروژه های، برخی بزرگ نمایی کرده و برخی کوچک نمایی می کنند. در چنین پروژه هایی، ابعاد کار به درستی تبیین نمی شود.
در حد ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال، با خط لوله فاز اول منتقل خواهد شد ولی با سه فاز و تمکیل پروژه، نهایتاً ۳۵۰ میلیون متر مکعب در سال منتقل می شود.
از طرفی آقای مراد علیزاده مدیر سابق عامل شرکت مس گفته بود ۱۸ میلیون هکتار زمین کشاورزی در جنوب شرق کشور داریم که کمتر از ۳ میلیون هکتار مورد استفاده است و با انتقال آب از خلیج فارس می توان این منطقه را به قطب کشاورزی تبدیل کرد.
-این مقدار آب، نسبت به مصارفی که وجود دارد، خیلی رقم پایینی بوده و رقم چشمگیری نیست تا ما بگوییم منابع پایدار خواهیم داشت. این که ما بگوییم با انتقال آب بین حوضه ای می توانیم یک وضعیت پایدار در منابع آب ایجاد کنیم، من به چنین چیزی اعتقاد ندارم.
انتقال ۳۵۰ میلیون متر مکعب آب، در مقابل ۵۰۰ یا ۵۵۰ میلیون متر مکعب مصرف آب، قابل توجه است و می تواند وضعیت مناسبی را برای صنعت و شُرب ایجاد کند ولی برای مصارف کُلی یعنی کمبود منابع آب که بخش عمده ای از آن کشاورزی است، تاثیرگذار نیست.
در سال ۱۳۹۶ جنابعالی گفته بودید شیرین سازی و انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس تا مشهد در حد ۱۷ هزار تومان برای هر متر مکعب هزینه دارد. مجتمع معدنی و صنعتی چادرملو در استان یزد حدود ۱۰۰۰ کیلومتر با تاسیسات آب شیرین کنی این پروژه در بندرعباس فاصله دارد.
از طرفی مجتمع مس سرچشمه ۴۵۰ کیلومتر با بندرعباس فاصله دارد و گل گهر هم ۳۰۰ کیلومتر. به طور تقریبی هزینه تمام شده برای این مقاصد تعیین شده، چقدر خواهد بود؟
-الان نسبت به چند سال قبل، هزینه ها در بخش های مختلف، بین ۳ تا ۵ برابر افزایش پیدا کرده است.
کل هزینه شیرین سازی آب و پمپاژ آب از بندرعباس و هزینه های نگهداری، قاعدتاً رقم سنگینی خواهد بود.
-من عدد و رقم مشخصی را نمی توانم بیان کنم. چون احتیاج دارد که ریز این کارها را بدانیم و محاسبه کنیم.
ما رقم تقریبی می خواهیم و فرضاً اگر چند سال قبل شیرین سازی و انتقال آب به مشهد ۱۷ هزار تومان برای هر متر مکعب می توانسته هزینه داشته باشد، احتمالاً برای انتقال آب به یزد نهایتاً چه هزینه ای دارد؟
-در مورد یک حجم معین آب، می توان گفت که هزینه ها در حال حاضر دو تا سه برابر شده. فاصله بندر عباس تا یزد، نصف بندرعباس تا مشهد بوده ولی حداقل دو تا سه برابر شدن هزینه های داخلی و خدمات اتفاق افتاده است.
به نظر می رسد که برای همین مسیر، همان رقم ۱۷ هزار تومانی و حداقل ۲۰ تا ۴۰ درصد بیش از این رقم، هزینه خواهد داشت یعنی عملاً برای هر متر مکعب به بیش از ۲۰ هزار تومان می رسد.