نبض اقتصادی ایران در خوزستان و معمای عدالت انرژی
معدن۲۴: در منظومه اقتصادی ایران، خوزستان نهتنها یک استان مرزی یا زرخیز، بلکه یک بازیگر استراتژیک با نقشی چندوجهی در تولید انرژی، ثروت ملی، صادرات صنعتی و تابآوری اقتصاد کشور است. این استان که نزدیک به یکپنجم ظرفیت تولید برق کشور را در اختیار دارد، بهعنوان میزبان مهمترین زیرساختهای آبی، نیروگاهی و صنعتی شناخته میشود و دومین استان از نظر سهم در تولید ناخالص داخلی محسوب میشود. خوزستان، قلب تپنده انرژی ایران است، اما به شکلی تناقضآمیز، در فصلهای اوج مصرف، خود قربانی محدودیتهای شدید در مصرف انرژی میشود.
چگونه استانی که تأمینکننده بخش عظیمی از برق کشور و خانه صنایع کلیدی است، در زمان اوج مصرف، با گستردهترین محدودیتها مواجه میشود؟ چرا صنایع بزرگ و حیاتی این استان، نظیر فولاد خوزستان، که بنیانیترین نقش را در اشتغال، اقتصاد و صادرات کشور دارند، بهای ناکارآمدی مدیریت انرژی در سطح کلان را میپردازند؟
فولاد خوزستان بهعنوان نمادی از ظرفیت صنعتی و اقتصادی استان، در سه سال گذشته بهدلیل محدودیتهای تحمیلی انرژی، بالغ بر ۲.۵ میلیون تن از تولید خود را از دست داده است. این زیان معادل دهها هزار میلیارد تومان خسارت برای اقتصاد ملی و زنجیرهای از آسیبها برای صنایع نوردی، بازار داخلی فولاد و اشتغال استان بوده است. این در حالی است که شرکت فولاد خوزستان نهتنها بزرگترین تأمینکننده مواد اولیه برای کارخانههای نوردی استان است، بلکه نقشی کلیدی در صادرات غیرنفتی کشور ایفا میکند.
اهمیت خوزستان فراتر از یک استان است. در سطح استراتژیک، این استان بهمثابه یک اکوسیستم حیاتی برای پایداری اقتصادی ایران عمل میکند، از نفت و گاز گرفته تا فولاد، تولید برق و کشاورزی صنعتی. بر همین اساس، سیاستگذاری انرژی نمیتواند برای این استان همچون دیگر مناطق کشور، متقارن و بهصورت یکسان اعمال شود.
عدالت انرژی به معنای تقسیم برابر محدودیتها نیست؛ بلکه باید سهم خوزستان از تولید، جایگاه اقتصادی و نقشش در اقتصاد ملی در تصمیمگیریهای کلان لحاظ شود. اینکه استانهای پرمصرف و غیرمولد از محدودیتهای مشابه با استان استراتژیکی همچون خوزستان برخوردار باشند، نه منطقی است و نه به نفع اقتصاد ملی.
با آغاز فصل گرم، بازنگری فوری در سیاستهای محدودیت انرژی برای صنایع بزرگ خوزستان یک ضرورت استراتژیک است. نمیتوان از یک استان انتظار داشت که مسئولیت تولید و صادرات کشور را برعهده گیرد، اما همزمان همان میزان محدودیت مصرفی را متحمل شود که استانهایی با کمترین سهم در تولید اعمال میشود.
سیاستگذاری افتراقی و حمایت از صنایع پیشران اقتصادی استان، نظیر فولاد، پتروشیمی و پالایشگاهها، نه تنها خواستهای منطقهای، بلکه یک الزام ملی برای تثبیت اقتصادی کشور است. این امر بههیچوجه امتیازدهی یا رویکرد تبعیضآمیز نیست؛ بلکه مبنای آن منطق اقتصادی و الزامات مدیریت هوشمند بحران انرژی است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر، نیاز است که خوزستان در اولویت سیاستهای راهبردی انرژی و اقتصادی کشور قرار گیرد. صنایع کلیدی این استان باید از حمایت ویژه در زمان بحران بهرهمند شوند تا نهتنها تولید و اشتغال استان پایدار بماند، بلکه ثبات اقتصادی کشور نیز تضمین شود. همانطور که پایداری اقتصادی ایران به خونرسانی انرژی به قلب صنعتیاش بستگی دارد، آینده اقتصادی نیز به تصمیمات راهبردی در قبال خوزستان گره خورده است.
اولین کنفرانس بینالمللی طلا، نقره و مس در خاورمیانه
تهران، ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
02188994685/ ۰۹۳۶۱۵۸۴۷۸۸
با ما همراه باشید