چگونه منابع انسانی می‌تواند اثر آسیب‌زای بحران‌های ملی را در محیط کار معدن و صنایع معدنی به حداقل برساند؟

0 12

مقاله ای از مهدیس پرپنچی دکتری تخصصی منابع انسانی و مدیرعامل موسسه مشاوره مدیریت سبا در معدن۲۴

معدن۲۴:حوادثی مانند سقوط بالگرد حامل رئیس‌جمهور و هیئت همراه، انفجار بندر شهید رجایی، حادثه دلخراش طبس در معدن و صنایع معدنی، یا قبل‌تر از آن همه‌گیری کرونا و پوشش سنگین رسانه‌ای آن‌ها، نه‌فقط جامعه، بلکه روان فردی و جمعی را متأثر می‌سازند. در چنین شرایطی، محیط‌های کاری تنها محلی برای انجام وظایف نیستند، بلکه می‌توانند بستری برای حمایت و بازسازی روحیه افراد باشند.

بنابراین در روزهایی که تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی مملو از اخبار نگران‌کننده و حوادث ناگوار است، پرسش مهمی برای سازمان‌ها مطرح می‌شود: چگونه می‌توان در چنین فضای بی‌ثباتی، از سلامت روان کارکنان محافظت کرد؟ و منابع انسانی در این میان چه نقشی دارد؟

اکثر ما به‌طور مستقیم درگیر این وقایع نبوده‌ایم، اما واقعیت این است که بسیاری از این رویدادها به‌نوعی بر روح و روان مردم اثر گذاشته‌اند. اخبار گسترده، فضای مجازی، روایت‌های تلخ بازماندگان و تصاویر تکان‌دهنده، همگی می‌توانند برای بسیاری از افراد آسیب‌زا یا تحریک‌کننده باشند.

به‌ویژه در صنایع پرخطر و حیاتی مانند معدن و صنایع معدنی، حوادثی همچون حادثه طبس که به دلیل ریزش معدن و بروز فجایع انسانی، منجر به درد و دلهره گسترده میان کارکنان و خانواده‌های آنان شد، به وضوح تأثیرات روانی شدیدی برجای می‌گذارند. چنین وقایعی علاوه بر آسیب جسمی، اضطراب و ترس را در میان نیروهای شاغل افزایش داده و کارایی و ایمنی محیط کار را به شدت تهدید می‌کنند.

برای مدیران منابع انسانی، ترکیب این بحران‌ها با فشارهای روزمره کاری، به معنای مواجهه با یکی از چالش‌برانگیزترین دوران‌های حرفه‌ای در سال‌های اخیر است. تیم منابع انسانی در چنین شرایطی باید پاسخی مؤثر و همدلانه به نیازهای روانی و عاطفی کارکنان ارائه دهد، در حالی‌که فضای اجتماعی، اقتصادی و رسانه‌ای به‌طور مداوم در حال تغییر است.

آسیب روانی و تأثیر آن در معدن و صنایع معدنی

آسیب روانی (تروما) پاسخ شدید عاطفی و ذهنی به رویدادهای ناگوار است که الزاماً ناشی از تجربه مستقیم فرد نبوده و حتی از طریق همدلی یا مواجهه غیرمستقیم نیز شکل می‌گیرد. در محیط‌های پرخطر و پرتنش معدنی، مانند بروز انفجارها، ریزش‌ها یا حوادث شغلی، پیامدهای روانی آسیب‌های ناشی از این رویدادها می‌تواند عملکرد کارکنان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.

تروماهای پردازش نشده باعث بروز علائمی مانند کاهش تمرکز، اضطراب، خشم، بی‌حسی یا تعارضات میان همکاران می‌شوند که مستقیماً روی بهره‌وری، ایمنی و سلامت سازمان تأثیرگذار است. در چنین فضایی، تیم منابع انسانی باید به شکل فعال و همدلانه به نیازهای روانی کارکنان پاسخ دهد.

نقش منابع انسانی در مقابله با آسیب‌های روانی در معدن و صنایع معدنی

کارکنان معدن به واسطه مواجهه با خطرات جدی و ناگهانی، بیش از سایر صنایع در معرض آسیب‌های روانی قرار دارند. از این رو، مدیریت منابع انسانی در این حوزه مسئولیت سنگینی در حمایت از سلامت روانی کارکنان دارد. این مسئولیت شامل موارد زیر است:

  ایجاد بسترهای امن روانی و فرهنگی در محیط کار؛

  آموزش مدیران و سرپرستان برای مدیریت بهتر بحران‌های روانی؛

  برگزاری جلسات گفت‌وگو و همدلی برای کاهش اضطراب و افزایش تاب‌آوری؛

  فراهم کردن امکان مشارکت و انتخاب در فرآیندهای سازمانی؛

  اجرای برنامه‌های توسعه فردی و مهارت‌آموزی که موجب تقویت حس تسلط و کنترل می‌شود.

چارچوب شادی: راهی برای حمایت روانی از خود و دیگران در این دوران

در دوران‌هایی که جامعه با بحران‌های جدی سلامت روان کارکنان به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد، یکی از چارچوب‌هایی که می‌تواند به ما در حمایت از خود و دیگران کمک کند، چارچوب شادی است.

این چارچوب چه می‌گوید؟

بر اساس این مدل، شادی پایدار و عمیق بر پایهٔ چهار مؤلفه کلیدی بنا شده است:

۱.  نیازهای اساسی: شامل امنیت، غذا، سرپناه، خواب و آرامش روان.

۲.  استقلال: داشتن اختیار و آزادی انتخاب در زندگی و کار.

۳.  تسلط: توانایی رشد، یادگیری و تسلط بر مهارت‌ها و چالش‌ها.

۴.  احساس تعلق: احساس تعلق، دیده شدن و پذیرفته شدن در گروه‌ها و جوامع.

وقتی این چهار مؤلفه تأمین شوند، فرد می‌تواند به مواردی مانند:

• هدف

• معنا

• نگرش مثبت

• لذت و امید

را دوباره باز یابد.

۱. امنیت و نیازهای اساسی: از خودتان شروع کنید

نمی‌توان از لیوانی خالی چیزی نوشید. در شرایط بحرانی، اولین قدم برای حمایت از دیگران، رسیدگی به وضعیت روانی خودتان است.

• مغز و سیستم عصبی شما نیاز به آرامش دارد. اگر اخبار مداوم و تصاویر آسیب‌زا شما را مضطرب می‌کند، خود را در معرض آن‌ها قرار ندهید. خاموش‌کردن تلویزیون یا خروج از شبکه‌های اجتماعی هیچ‌گاه نشانه بی‌تفاوتی نیست، بلکه نوعی مراقبت از خود است.

• تعیین مرزهای ذهنی و رسانه‌ای اهمیت دارد. اگر در محل کار هستید، می‌توانید درخواست کنید صفحه‌نمایش‌ها روی اخبار نباشد و موسیقی آرام‌بخش جایگزین شود؛ موسیقی نه‌تنها به آرامش روان کمک می‌کند، بلکه می‌تواند حس تعلق و ارتباط بین همکاران را افزایش دهد.

• احساسات خود را به رسمیت بشناسید. انکار یا سرکوب ترس‌ها، غم‌ها یا نگرانی‌ها نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه آن‌ها را تشدید می‌کند. اعتباربخشی به تجربه‌های درونی، نخستین گام برای بهبود روانی است.

۲. استقلال و تسلط: قدرت انتخاب و رشد را به کارکنان بازگردانید

در فضای پس از بحران، یکی از روش‌های مؤثر برای تقویت تاب‌آوری روانی، ایجاد حس کنترل و خودرهبری است.

• به کارکنان انتخاب بدهید. امکان مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه، برنامه‌های رفاهی یا حتی پروژه‌های بین‌بخشی، می‌تواند حس ارزشمندی و تسلط را در آن‌ها تقویت کند.

• یادگیری مهارت‌های جدید می‌تواند درمانگر باشد. چه یادگیری زبان جدید باشد، چه شرکت در کارگاه‌های توسعه فردی، آموزش داوطلبانه یا حتی هنرهای دستی، همه این‌ها باعث افزایش اعتمادبه‌نفس، تمرکز ذهن و ایجاد امید می‌شوند.

برای مثال، در یکی از سازمان‌ها، پس از وقوع زلزله در استان همجوار، تیم منابع انسانی پیشنهاد «ناهارهای یادگیری» را مطرح کرد: جلسات کوتاه، داوطلبانه و غیررسمی در زمان ناهار برای آموزش مهارت‌های کاربردی مانند کمک‌های اولیه، تکنیک‌های کاهش استرس، یا مدیتیشن.

۳. احساس تعلق: احساس تعلق را برای همه فراهم کنید

در شرایط بحرانی، خطر شکل‌گیری دوقطبی‌ها یا نادیده‌گرفته‌شدن برخی گروه‌ها افزایش می‌یابد. در سازمان، این مسئله می‌تواند باعث افزایش انزوا، اضطراب یا حتی تعارض شود.

• آیا همه کارکنان بدون توجه به پیش‌زمینه، باورها یا موقعیت خانوادگی‌شان، واقعاً احساس پذیرش و امنیت می‌کنند؟ یا مفاهیم «تعلق» و «شمول» فقط در منشور اخلاقی و بروشور منابع انسانی نوشته شده‌اند؟

• ایجاد تعلق نیازمند عمل است. همدلی، گفت‌وگوی ایمن، فرصت برابر برای ابراز نظر، و توجه به تجربه‌های خاص کارکنانی که ممکن است بیشتر در معرض آسیب بوده باشند — مانند ساکنین مناطق حادثه‌دیده یا کارکنان دارای تجربه شخصی با بیماری یا فقدان — از نشانه‌های یک محیط فراگیر واقعی است.

شاید اکنون بهترین زمان برای بازنگری و تقویت کمپین‌های إحساس تعلق سازمان شما باشد.

• از اظهارنظرهای کلی‌نگر یا پیش‌فرض‌های ناآگاهانه بپرهیزید.

• زمینه‌هایی برای گفت‌وگو و داوطلب‌شدن فراهم کنید.

• از کارکنان بخواهید در حمایت‌های انسانی مشارکت کنند، بدون اینکه حس کنند باید طرف کسی را بگیرند.

جمع‌بندی و پیشنهادات نهایی

به یاد داشته باشید: قربانیان واقعی جنگ، کسانی نیستند که آن را آغاز می‌کنند، بلکه مردم عادی‌اند که از هر دو سو، ناچار به زندگی با پیامدهای آن هستند.

بحران‌های بزرگ ملی و صنعتی، مانند حوادث معدن و صنایع معدنی، آسیب‌های عمیقی به روح و روان کارکنان وارد می‌کنند که اگر مدیریت نشوند، بر عملکرد سازمان اثر منفی دارند. بنابراین:

  تیم منابع انسانی باید نقش فعال و پیشگیرانه در حمایت روانی و عاطفی ایفا کند؛

  آموزش‌های تخصصی برای مدیران و کارکنان جهت شناسایی و مدیریت آسیب‌های روانی ضروری است؛

  سیاست‌ها و برنامه‌های سلامت روان در سازمان باید جامع، منسجم و همسو با نیازهای واقعی کارکنان باشد؛

  ایجاد فرهنگ همدلی و تعلق سازمانی، کلید حفظ سلامت روان و ارتقای تاب‌آوری است.

حادثه معدن طبس و نمونه‌های مشابه یادآوری تلخی است بر اهمیت این موضوع؛ یادآوری اینکه مراقبت از سلامت روان کارکنان، سرمایه‌ای حیاتی برای پایداری و پیشرفت معدن و صنایع معدنی کشور است.

و در نهایت، هرچند وقایع جاری ممکن است سنگین و طاقت‌فرسا باشند، اما به‌یاد داشته باشید که این دوران نیز خواهد گذشت. مراقب خودتان باشید. حضورتان اهمیت دارد.

ممکن است از اینها هم خوشتون بیاد
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.