یادداشتی از دکتر مشکانی، عضو هیئتمدیره انجمن مس ایران؛
آیا دولت در تصمیمات خود از هوش منطقی یا هوش غریزی در بخش معدن استفاده می کند؟
معدن ۲۴:در هوش منطقی معمولا از تواناییها برای حل مسئله بهطور منطقی استفاده میشود که معمولا در مسائل پیچیده و سخت این هوش کارآمد است در صورتیکه در هوش غریزی بدون آموزش و یادگیری و بهصورت ذاتی به حل مسائل پرداخته میشود و در تصمیمات بطور غریزی یا احساسی عمل میگردد. از هر دو هوش برای بقاء، رفتارها و تصمیمات مختلف استفاده میشود و نتایج مختلفی نیز حاصل میشود. بهصورت فردی هم میتوان از هوش منطقی و هم از هوش غریزی استفاده نمود و هوش غریزی در بعضی از مواقع در تصمیمگیری فردی بهتر از هوش منطقی است؛ لیکن در تصمیمات عمومی یا ملی هوش غریزی نمی تواند کارآمد باشد و هوش منطقی جایگزین آن میشود که بر اساس دانش، تجربه و تصمیم گیری های عقلانی و منطقی است.
هر موقع فرد در بحرانها قرار میگیرد هوش غریزیاش غالب شده و بهصورت غریزی عمل می کند مثلا اگر حیوانی درنده به او حمله کند، بهصورت غریزی پا به فرار میگذارد و به شدت سیستم عصبی و غدد او فعال و قدرت دوندگی او را بالا میبرند و در موقع ترس او در دوندگی تواناتر می شود. هر چند که معلوم نیست آیا از دست آن حیوان جان سالم بهدر خواهد برد یا خیر، بهنظر میآید که در بخش معدن دولتمردان محترم بخاطر اقتصاد درنده از هوش غریزی خود استفاده میکنند و برای فرار از این حیوان درنده تصمیمات غریزی میگیرند و این نوع تصمیمات شاید در ابتداء بهنظر جالب توجه و درست باشد و لیکن در بلندمدت مضرات خود را به نمایش خواهد گذاشت.
از استاد اقتصاددانی سوال کردم که چرا دولت در این شرایط تصمیماتی را میگیرد که مسبب تضعیف یا از بین بردن بنگاههای اقتصادی کوچک یا متوسط (معادن کوچک تا متوسط) میشود و در آینده نه چندان دور این اتفاق خواهد افتاد؟ ایشان پاسخ داد دولت از هوش منطقی در این شرایط کمتر استفاده میکند و بیشتر هوش غریزی بعضی از افراد که در بدنه دولت قرار دارند، استفاده میشود و تصمیمات سریع به صورت تبصره، بخش نامه، دستورالعمل و حتی قانون ارائه میگردد و از تبعات آن یا آگاهند یا ناآگاه که در هر صورت آسیبهایی را به جامعه وارد مینماید.
با توجه به اتفاقات جدیدی که در این چند سال اخیر در بخش معدن افتاده است، بهنظر میآید تصمیمات منطقی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در این شرایط سخت که تورم بالاست و تحریم و خود تحریمی، فشارهای سیاسی، کم شدن صادرات و…. هر روز بیشتر می شود، ما شاهد تصمیماتی عجیب در چند دهه اخیر در بخش معدن هستیم که میتوان به مواردی از جمله مزایده پهنههای معدنی، نحوه برگزاری مزایدهها، افزایش حقوق دولتی بهطور غیرعادی، عدم ورود ماشینآلات معدنی در مقیاس کوچک، تعرفه های صادراتی، افزایش استعلامهای دولتی، سخت شدن مجوزهای منابعطبیعی، انرژیاتمی و محیط زیست و خلق قوانین یا دستورالعملهای یک شبه و در اتاق های بسته اشاره کرد. بهنظر میآید در ادوار مختلف دولتها برای این تصمیمات، از هوش غریزی بیشتر استفاده کردهاند و آثار آنها یکی یکی در حال رخ دادن است یا پیش از این رخ داده است. حال اگر بدین صورت پیش برود، حتما معادن کوچک و متوسط تعطیل خواهند شد و این تعطیلی باعث بیکاری، عدم تولید مواد معدنی، فرار کارآفرینان از کشور، عدم انتقال تجربه، رکود اقتصادی در مناطق مختلف کشور و دیگر موارد خواهد شد.
پیشنهاد می گردد، دولت محترم با استفاده از افراد مجرب در حوزه اقتصاد و معدن و با استفاده از هوش منطقی خود، راهکارهای مناسبی را برای بهبود بخش معدن ایجاد نماید. بخش معدن تولیدکننده مواد اولیه صنایع پیشران از جمله ساختمان، ماشین و غیره است و برخی از موادی که تولید میشود در همین معادن کوچک و متوسط است. در صورت بسته شدن این معادن ما باید برخی از مواد معدنی را با قیمت بیشتر وارد نماییم؛ فلذا اولویت دولت در حفظ، نگهداری و ارتقاء این نوع معادن باشد و با تشکیل کار گروههای واقعی و با هوش منطقی ایجاد راهکار نماید؛ به امید ایران آباد و شکوفا