سنگان به زودی به قطب اقتصادی تبدیل خواهد شد
سنگان با در اختیار داشتن ظرفیت ۱/۲میلیارد تنی سنگآهن، لقب عسلویه معدنی را از آن خود کرده است. وجود چنین ظرفیتی باعث شد سرمایهگذاران مختلفی برای حضور در منطقه اعلام آمادگی کرده و پروژههای مختلفی برای تولید کنسانتره و گندله در سنگان تعریف شود اما درحالحاضر آب اصلیترین مسئله برای فعالیت واحدهای معدنی در این منطقه است.
در همین رابطه مرتضی هاشمپور مدیر مجتمع سنگ آهن سنگان بیان میکند، شرکت زیرساخت شرق کشور مسئله آب را در دستور کار خود قرار داده است.
آخرین وضعیت طرحها در سنگان به چه شکل است؟
درحالحاضر معدن سنگان مسیر راههای دسترسی و آمادهسازی استخراج معادن را ۱۰۰درصدی طی میکند و به طور کامل آمادگی تامین خوراک سرمایهگذاران وجود دارد. یکی از پروژههای ۵میلیون تنی گندلهسازی، ماه گذشته با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت به بهرهبرداری رسید که مربوط به فولاد مبارکه بود. یکی از واحدهای دیگر، اوپال پارسیان به ظرفیت ۵ میلیون تن است که تا ماه آینده آماده بهرهبرداری میشود. مجموعه توسعه ملی نیز تولید ۲/۵میلیون تن کنسانتره را تا ماه آینده آغاز میکند. سایر پروژهها نیز با شتاب در سال آینده بهرهبرداری خواهند شد.
تامین آب برای پروژههای سنگان یکی از چالشهای این منطقه است. در این باره چه اقداماتی انجام شده است؟ به طور کلی تامین زیرساختهای منطقه در چه شرایطی قرار دارد؟
خط انتقال ۹۰کیلومتری گاز این منطقه از شهرستان رشتخوار در حال اجراست. پیشبینیها حاکی از آن است که این خط انتقال گاز به میزان حدود ۳۷۵میلیون متر مکعب تا پایان سال به بهرهبرداری میرسد. همچنین نیازمند ۲۸۵مگاوات هستیم که از پست نشتیفان خط ۴۲۰کیلوولت در حال انتقال و احداث است. در این باره نیز پیشبینیها بر این است که در ۳ماه چهارم سال به بهرهبرداری برسد اما در این میان مشکل آب مسئله جدی است. آب مورد نیاز از طریق دشت زوزن، سد سده، نمکزار خواف و چاههای کشاورزی اطراف در حال تامین است تا با بحران روبهرو نشویم اما برای یک اقدام پایدار استفاده از پساب فاضلاب شهرهای اطراف مانند تربت حیدریه یا مشهد در دستور کار است که به اقدام بنیادی دست پیدا کنیم.
آیا انتقال آب از دریای عمان به منطقه سنگان توجیه اقتصادی دارد؟
خط انتقال آب از دریای عمان ۹۰۰کیلومتر است، در نتیجه باید مطالعات دقیقی در این باره انجام شود و مسائلی همچون آب شیرینکن، جانمایی و موارد دیگر در آن مورد مطالعه قرار بگیرد. درحالحاضر آب، محدود تامین میشود اما این مطالعات اگر اقتصادی باشد افراد تصمیمگیرنده به این سمت حرکت خواهند کرد. این پروژه بسیار بزرگ است و مقیاس اجرای آن در اندازه تصمیمگیری ما قرار ندارد اما به طور کلی در بحث تامین آب باید به تمامی گزینهها از جمله آبهای ژرف، پساب فاضلاب شهرها و انتقال آب از دریای عمان نیز فکر کرد.
چند درصد از نیروهای بومی منطقه سنگان جذب شدهاند؟
درحالحاضر حدود ۴هزار نفر در منطقه و در مجموعه واحدهای سرمایهگذاری، معادن، پیمانکاران (اصلی-فرعی) مشغول به کار هستند. پیشبینیها بر این است که حدود ۲ تا ۳هزار نفر با بهرهبرداری از واحدهای جدید مشغول به کار شوند. اصل و محور بر استفاده از ظرفیتهای بومی است اما بدون شک نیروهای متخصص و نیروهایی با مهارت ویژه باید از نقاط مختلف جذب شوند. پیشبینی بنده این است که حدود ۹۰درصد از نیروها، از نیروهای بومی بوده و حدود ۱۰درصد در صورت ضرورت از نیروهای متخصص غیر بومی استفاده شود. سنگان نقش مهمی در تامین ماده اولیه صنعت فولاد ایفا میکند اما در این میان مسئله مهم بعد مسافت است که میتواند هزینهها را افزایش دهد. در زمینه احداث خط آهن چه اقداماتی در دست انجام است؟
درحالحاضر خط اختصاصی مجتمع سنگآهن سنگان ظرفیتی حدود ۸میلیون تن در سال را در اختیار دارد. به تازگی نیز یک خط اختصاصی برای یک واحد پلاسری اطراف با عنوان احیای سپاهان که ۳ خط کنسانتره آن در حال بهرهبرداری است، افتتاح شده که حدود ۵میلیون تن کنسانتره به ظرفیت این منطقه اضافه میکند. امتداد این خط برای توسعه ملی و فولاد مبارکه خواهد بود که به میزان قابل توجهی مشکلات این واحدها را رفع میکند و با حمل ریلی میتواند تولیدات خود را به مبادی مصرف برساند. همکاری سرمایهگذاران در منطقه سنگان چگونه است؟ پیشتر گفته میشد برخی از سرمایهگذاران با یکدیگر اختلافاتی دارند. شرکت زیرساختهای معدن و صنایع معدنی شرق ایران با تدبیر شایسته دکتر کرباسیان و با کنسرسیومی از تمامی سرمایهگذاران شکل گرفت. منافع سرمایهگذاران در این شرکت، مشترک است. بدون شک با توجه به اینکه سرمایهگذاران بخش خصوصی منافع خود را در اولویت قرار دادهاند، اختلافاتی نیز مشاهده میشود اما تدبیر دکتر کرباسیان و ایجاد یک شخصیت حقوقی که تمامی آنها را گرد هم آورده است به میزان قابل توجهی اختلافات را کاهش داده است. از سویی دیگر زیرساخت در این منطقه در حوزههای امنیتی، آموزشی، بهداشتی، درمانی، گاز و برق نهایی است و در حوزه آب به طور جدیتر اقدامات دنبال میشود. دکتر کرباسیان خود در میان میدان است و کارها را دنبال میکند. اقدامات مقدماتی و میانمدتی در حال اجراست اما به دنبال کارهای پایدار نیز هستیم.
شاهد راهاندازی واحد ۵میلیون تنی گندلهسازی از سوی مبارکه در منطقه سنگان بودیم در حالی که فعالیت این واحد وابسته به فعالیت واحد کنسانترهسازی است. آیا بهتر نبود ابتدا واحد کنسانترهسازی آنها فعال میشد؟
اصل بر این است که واحد کنسانترهسازی در اولویت باشد زیرا پیشنیاز واحد گندلهسازی است همانطور که واحد گندلهسازی پیشنیاز واحد آهناسفنجی است اما پروژهها همزمان در سنگان انجام شد. ۱۷/۵ میلیون تن کنسانتره و ۱۵میلیون تن گندله در مدار بود. نوع فناوری و آببر بودن کنسانتره و شرایط محیطی و همچنین قرارداد با سازندگان خط تولید به گونهای پیش رفت که پروژههای گندلهسازی زودتر از پروژههای کنسانتره به بهرهبرداری برسد. البته این اتفاق موضوع حادی نیست زیرا گندلهسازی مبارکه بخشی از کنسانتره مورد نیاز خود را از ما تامین کرد و بخشی دیگر (نزدیک به ۴۰۰هزار تن) را به دستور دکتر کرباسیان از سوی اوپال پارسیان تامین کرده و میکند. بخش دیگری را نیز از احیای سپاهان دریافت میکند اما چون سایز کنسانتره آنها کمی درشتتر است ابتدا به سیمان مجد برده شده و در آنجا آسیاب میشود و دوباره برمیگردد. در کنار این موارد کنسانترهسازی مبارکه نیز با پیشرفت ۵۰درصدی همراه بوده و میتواند در سال آتی به بهرهبرداری برسد. ظرفیت واحد گندلهسازی نیز در ماههای نخست به گونهای نیست که تمامی ۵ میلیون تن را تولید کند بلکه تدریجی به حداکثر ظرفیت خود دست پیدا میکند در نتیجه برای تامین مواد اولیه درحالحاضر مشکلی ندارد.
با توجه به لقب عسلویه معدنی که سنگان از آن خود کرده و همچنین با توجه به نزدیکی به مناطق مرزی، آیا این منطقه میتواند با راهاندازی واحدهای فولادی به هاب صادراتی فولاد از طریق مرز افغانستان یا در نزدیکی مرز آبی با روسیه، تبدیل شود؟
در زنجیره فولاد که عملیات نخست آن از اکتشاف، استخراج سنگآهن، کنسانتره، گندله و… شروع میشود و تا مرحله گندلهسازی ادامه مییابد را در مجموعه سنگان در اختیار داریم و با یک حلقه به فولاد میرسیم که حلقه آهناسفنجی است. از سوی دیگر در افق ۱۴۰۴، تولید ۵۵میلیون تن فولاد را در برنامه داریم که نیازمند حدود ۸۰ تا ۹۰میلیون تن کنسانتره است. ۱۷/۵میلیون تن کنسانترهای که در منطقه سنگان تولید میشود نزدیک به ۲۲درصد از زنجیره فولاد را به خود اختصاص میدهد. در نتیجه سنگان به زودی به قطب اقتصادی تبدیل خواهد شد و در چرخه فولاد اثرات بیبدیلی خواهد داشت، دولت و مسئولان نیز به این منطقه توجه ویژهای خواهند کرد اما سنگان راه درازی در پیش دارد البته اگر در پروژهها کار با شتاب انجام شود میتوانیم در ۱ تا ۲ سال آینده به بیشترین ظرفیت خود برسیم. با رسیدن به این مجموعه، ایران در سالهای آینده میتواند صادرکننده فولاد و محصولات پاییندستی آن باشد. این همان استراتژی و چشماندازی است که مسئولان کشور به دنبال آن هستند.
همکاری با افغانستان با توجه به ادامه رگه معدنی سنگان تا این کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
درحالحاضر ظرفیتی در منطقه سنگان وجود دارد که بیش از ۱ میلیارد تن ذخیره قطعی و ۵۰۰میلیون تن ذخیره زمینشناسی و احتمالی است و با توجه به اینکه امتداد این رگه در کشور دوست و برادر افغانستان قرار دارد و همچنین با توجه به سفر هیاتی از ایران به مدیریت دکتر کرباسیان به افغانستان و مذاکره با همتایان خود میتوان با این کشور وارد همکاری شد. در همین زمینه یک هیات بلندپایه از مشاور رئیسجمهوری افغانستان و معاون وزارت صنایع افغانستان نیز به ایران آمد و مذاکراتی در این باره انجام شد و حتی اطلاعات زمینشناسی که میتواند مورد استفاده قرار بگیرد را به آنها ارائه دادیم. این موضوع جزو اولویتها و برنامههای آینده ما است تا بتوانیم ظرفیتهای هر دو طرف را به یکدیگر متصل کنیم.
چه تعداد پیمانکار خارجی در منطقه حضور دارند؟
پیمانکاران خارجی در منطقه حضور دارند برای نمونه دانیلی ایتالیا، پیمانکار احداث خط۲/۶میلیون تن کنسانتره بود که درحالحاضر پشتیبانی، تامین قطعات و… این خط را انجام میدهد اما به طور کلی ما برای انتخاب مشاور و پیمانکار که در آستانه آن قرار داریم جوینت خارجی را ضروری دانستهایم که شرکتهای داخلی متقاضی با یک شرکت خارجی همکاری داشته باشند. در این باره بسیاری به سراغ کمپانیهای بزرگ دنیا از جمله کوماتسو ژاپن، لیپهر و… رفتهاند.