مهرداد اکبریان، رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران

به فکر تامین ۱۴۰ میلیون تن سنگ آهن باشید

0 1,109

در طول سالیان گذشته، تکمیل زنجیره فولاد در کشور ما مورد توجه قرار گرفت. فعالان عرصه سنگ آهن هیچ‌گاه مخالفتی با این سیاست نداشته‌اند؛ چراکه صنعت فولاد یکی از شاخصه‌های توسعه‌یافتگی کشورها محسوب می‌شود و حرکت در این مسیر به نفع منافع ملی کشور خواهد بود.

بدون شک نیاز صنعت فولاد به سنگ آهن در درجه نخست باید از منابع داخلی تامین شود. اما توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که در برهه‌هایی از زمان با وجود تولید این ماده معدنی، ظرفیت خالی برای مصرف آن در صنعت کشور وجود نداشت. در چنین شرایطی، صادرات تنها راه بقا و استمرار فعالیت معادن سنگ آهن بود.

در شرایطی که تولید سنگ آهن، مازاد نیاز کشور است، توقف صادرات و یا محدود کردن آن، به‌منزله یک بام و دوهوایی مسئولان دولتی است. چراکه از یک‌سو، مجوز بهره‌برداری معادن سنگ آهن را صادر کرده‌اند و از سوی دیگر نیز، اجازه فروش تولیدات این واحدهای معدنی را نمی‌دهند. برهمین اساس نیز، مخالف‌هایی از سوی فعالان معدنی در این‌باره شکل گرفت.

تکمیل زنجیره تولید و ارزش

در طول چند سال گذشته اقدامات مثبتی در کشور با هدف تکمیل زنجیره تولید و افزایش ارزش افزوده حاصل شده است. بر همین اساس و در راستای تحقق این هدف، معادن و تولیدکنندگان داخلی به واحدهای فرآوری تبدیل شده‌اند و تولید گندله و کنسانتره جایگاه ویژه‌ای یافته است. در برهه‌ای از زمان، ۲۴ میلیون تن سنگ آهن دانه‌بندی از کشور صادر می‌شد. این رقم در سال ۹۵ به ۷ میلیون تن کاهش یافت. مابقی آن نیز در واحدهای کنسانتره‌سازی داخلی مصرف شده است. گفتنی است، انتظار می‌رود میزان این صادرات در سال ۹۶ به کمتر از ۷ میلیون تن کاهش یابد.

برای تکمیل هرچه بیشتر زنجیره تولید فولاد در کشور، باید اقدامات متنوعی انجام گیرد. از جمله آن‌ها می‌توان به ایجاد هماهنگی میان تامین‌کنندگان سنگ آهن و مصرف‌کنندگان این محصول در قالب تشکیل کنسرسیوم اشاره کرد. اگر این موضوع، عملیاتی شود سنگ آهن دانه‌بندی شده در کشور، در داخل مصرف می‌شود.

با وجود تمام موارد یاد شده، صادرات را نباید در مقابل بحث تامین مواد اولیه قرار داد. در واقع، هیچ‌گاه چه زمان کمبود و چه مازاد بر مصرف، نباید جلوی صادرات را گرفت. چراکه صادرات در مقاطع زمانی مختلف، وضعیت خریدار و فروشنده داخلی را بالانس می‌کند. به‌علاوه در طول زمان، نیاز به سنگ آهن کم و زیاد می‌شود و صادرات در چنین شرایطی کمک‌کننده خواهد بود. همچنین باید افزود اگر صادرات نباشد، فعالان این زنجیره دائما در جدل قیمت‌گذاری و میزان تولید هستند.

در قانون اساسی کشور ما، هیچ محدودیتی برای صادرات وجود ندارد. بنابراین به‌جای اعمال محدودیت‌های صادراتی باید مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان را سر یک میز بنشانند تا بتوان در قالب قراردادها و توافق‌های منصفانه با هم فعالیت کنند.

در چنین شرایطی، تشکیل کنسرسیوم تامین باید در اولویت قرار گیرد. یعنی تولیدکنندگان سنگ آهن و حلقه‌های بعدی در قالب یک کنسرسیوم فعالیت کنند. حال اگر تولیدکننده کنسانتره، توان پرداخت خرید سنگ آهن را ندارد، به‌جای آن، محصول خود را بدهد. این روند در سایر حلقه‌ها نیز ادامه پیدا کند و در نهایت توازن و همکاری را در این زنجیره بیشتر کند.

سند چشم‌انداز ۱۴۰۴

مسئولان باید مشخص کنند که تولید ۵۵ میلیون تن فولاد مطابق با سند چشم‌انداز در سال ۱۴۰۴، جدی است یا خیر. اگر این هدف جدی است، توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که وضعیت تولید سنگ آهن کنونی کشور، کفاف این تولید را نمی‌دهد. تولید ۵۵ میلیون تن فولاد به حدود ۱۴۰ میلیون تن سنگ آهن دانه‌بندی نیاز دارد؛ درحالی که تولید کنونی کشور تنها یک سوم این رقم برآورد می‌شود.

تا سال ۱۴۰۴ راهی نیست و استخراج این حجم عظیم از سنگ آهن، یک شبه ممکن نخواهد بود. بنابراین اگر قرار است این حجم از فولاد با سنگ آهن داخلی تولید شود، باید از هم‌اکنون، چاره برای آن اندیشید.

در واقع باید بخش معدن را مورد توجه بیشتری قرار داد. زیرساخت‌های آن را تکمیل کرد. اکتشافات تکمیل شوند و درنهایت محدوده‌های اکتشافی آزاد و در اختیار متقاضیان قرار گیرند. همچنین با حذف عوارض و این دست اقدامات حمایتی، زمینه جذب سرمایه‌گذاران به بخش معدن فراهم شود.

توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که با صحبت‌های سخت‌گیرانه، نمی‌توان انتظار رفع مشکلات را داشت. به‌علاوه به این نکته توجه کرد که گاهی برخی صحبت‌های مسئولان، دنیای معدن‌داران را متزلزل می‌کند. این قطار راه افتاده است و اکنون انتظار می‌رود برخی مسئولان با اقدامات ناصحیح و با بحث درخصوص عوارض صادراتی این قطار را از مسیر خارج نکنند.

منبع اخبار فلزات
ممکن است از اینها هم خوشتون بیاد
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.